امسال موفق شديم جشن تولد كيارش رو درست در روز به دنيا اومدنش(يكم فروردين ماه) در شهسوار، جشن بگيريم.
از زحمات فراوون عمه نسرين(عمه ي بابا مرتضي)
كه عاشقانه برا كيارش زحمت كشيد، تشكر ميكنم. همچنين از زحمتهاي مامان مهين مهربون
و بابا رضاي عزيز
.

هواي فروردين ماه شمال به شدت سرد و زمستوني بود، اين شد كه يك روز بعد از ورودمون به شهسوار كيارش به شدت سرما خورد و به دنبالش دو روز تمام تب داشت تا شب قبل از تولد كه يه بد بياريه ديگه هم به سرماخوردگيش اضافه شد و اونم اينكه تو خونه روي فرش!! با چونه خورد زمين و دندون نيش بالاش تو گوشت لب پايينش از داخل فرو رفت و به شدت زخم شد و ورم كرد. اين دو حادثه بهونه اي شد تا پسر كوچولوي من كه عاشق جشن و مهموني و شلوغي و بزن و برقص هست، تو شب تولدش كاملا بي حوصله باشه و به زور استامينوفن و آنتي بيوتيك و ... يك ساعتي خودش رو سر پا نگه داشت.
جشن رو خونه ي عمه نسرين كه سابقا خونه ي پدر بزرگ بابا مرتضي بوده(يه باغ بزرگ و زيبا با يه ويلاي قشنگ)گرفتيم. تهيه كردن مايحتاج تولد در روز يكم فروردين اونم در شهسوار، كار بسيار بسيار سختي بود كه بالاخره عملي شد.






و اينم ميز شام كه هنر دست عمه جان هست :

شب به ياد موندني و شادي بود و به جز مريضيه كيارش،همه چيز رو به راه بود.
خوشبختانه موقع باز كردن كادوها تب پسركم قطع شده بود و از اين قسمت لذت برد، مخصوصا با ديدن كادوي مامان ميترا و بابا مرتضي كه مدت ها تو كاتالوگ لگو عكسش رو مي ديد و باهاش داستان درست كرده بود:

مهموناي كوچولوي جشن تولد كيارش سه تا فرشته ي كوچولو بودن به اسمهاي پانيذ، ياس و اميرا، اميرا(دختر عمو سهيل) كه سه ماهش بود و همش خواب بود، تنها عكسي كه تونستيم از اين وروجكا كنار هم بگيريم همين عكس پايين بود كه ياس و كيارش حاضر به كلاه سر گذاشتن نشدن و فقط پانيذ خوش اخلاق و خوش سر و زبون، باهامون همكاري كرد :


از همه كسايي كه به جشن ما اومدن و جمع ما رو شاد كردن و زحمت كشيدن ممنونيم:
- مامان مهين و بابا رضا : (۵۰ هزار تومان)
- عمو عليرضا و خاله فاطمه و ياس مهربون : (۵۰ هزار تومان)
- عمو مجتبي : (موتور)
- مامان بزرگ(مامان مشهدي) : (۲۰ هزار تومان)
- عمه نسرين و نسيم جون : (سكه هخامنش)
- عمه مهين و خانواده : (سكه هخامنش)
- عمو محمد و خانواده : (سكه هخامنش)
- عمو سهيل و خاله مريم و اميرا ي ناز : (كاپشن سرهمي)
- عمو مهرداد و رويا جون : (۲۵ هزار تومان)
- عمو حشمت : (۲۵هزارتومان)
و اما در شيراز موفق به گرفتن جشن تولد نشديم به دو دليل : يكي ترافيك شديد ديد و بازديدها و برنامه هاي عيد و دوم تجربه ي بد من از بي حاليه كيارش در جشن تولد شمالش. اما كيارش كادوهاي تولدش رو از شيراز هم گرفت :
- مادر و خاله مريم : (استخر توپ)
- خاله مرسده : (پاركينگ طبقاتي با ماشين هاش)
- خاله مژده : (۳۰ هزار تومان)
از همه ممنونيم